جا?? هست در وجود من ؛
که جز تو ه?چکس نم?تواند آنرا پر کند . . .
.
.
.
.
کاش تار بودم تا آهنگ دوست داشتن رابرایت بنوازم !
کاش خاربودم تاچشم دشمنانت راکور کنم . . .
افسوس ک نه تارم نه خار
.
.
.
.
مات شدم از رفتنت
هیچ میز شطرنجی هم در میان نبود !
این وسط فقط یک دل بود . . .
که دیگر نیست !
.
.
.
.
جا?? هست در وجود من ؛
که جز تو ه?چکس نم?تواند آنرا پر کند . . .
.
.
.
.
کاش تار بودم تا آهنگ دوست داشتن رابرایت بنوازم !
کاش خاربودم تاچشم دشمنانت راکور کنم . . .
افسوس ک نه تارم نه خار
.
.
.
.
مات شدم از رفتنت
هیچ میز شطرنجی هم در میان نبود !
این وسط فقط یک دل بود . . .
که دیگر نیست !
.
.
.
.
راه را گم کرده ام سال هاست تابلو های زیادی نشان میدهد
آرامش 5 کیلومتر . . .
.
.
.
.
دَم از بازی حکم میزنی !
دَم از حکم دل میزنی !
پس به زبان “قمار” برایت میگوی م!
قمار زندگی را به کسی باختم که “ تک ” “ دل ” را با “خشت” برید !
باخت ِ زیبایی بود !
یاد گرفتم به دل ، “ دل ” نبندم !
یاد گرفتم از روی “ دل ” حکم نکنم !
دل را باید بُــر زد جایش سنگ ریخت که با خشت تک بــُری نکنند !
.
.
.
.
دل مثل چسب می مونه ، چند دفعه که کنده شد ، دیگه نمی چسبه . . .
.
.
.
.
خیابان چقدر سبز شده است !
از روزی که مرا کاشت و با دیگری رفت . . .
.
.
.
.
چقدر شب اضافه می آید
وقتی تو نیستی . . . !
.
.
.
.
کنــارت هستند ؛ تا کی !؟
تا وقتـــی که به تو احتــیاج دارند . . .
از پیشــت میروند یک روز ؛ کدام روز ؟!
وقتی کســی جایت آمد . . .
دوستت دارند ؛ تا چه موقع !؟
تا موقعی که کسی دیگر را برای دوســت داشـتن پیــدا کنـند . . .
میگویــند : عاشــقت هسـتند برای همیشه نه . . .
فقط تا وقتی که نوبت بازی با تو تمام بشود !
و این است بازی باهــم بودن . . .
.
.
.
.
بفهـــــــم لعنتے !
دارد نــــاز « تـــــــــــــــو » را مے?شد . . .
زنے ?ـہ از “غــــــُـــــــــرور”
خورشـــــید هم بـہ گـرد پایش نمےرسد
.
.
.
.
روی این جمله قسم میخورم ، وقتی طرفت سرد شده از جای دیگه گرم میشه . .
.
.
.
.
داشتم زندگیمو میکردم
اومدی حالمو عوض کردی
این همه راه و اومدی که بری
که خرابم کنی و برگردی ؟
همه چیز خوب بو قبل از تو عشق با من غریبگی میکرد
یه نفر داشت با خودش
تنها زیر این سقف زندگی میکرد
.
.
.
.
هنوز هم صدقه هایم به نیت سلامتی توست . . .
هی . . .
معشوقه ی من. . . ؟
سلامتی . . . ؟
.
.
.
سالهاست این ترازوی 2 کفه تعادل ندارد . . .
دست خالی و دل پر . . . !
.
.
.
.
آهـای رقیــبه . . .
یـادت باشــد کـــم حوصلـه ســت . . .
ظـاهـــرش جـــدی امـا دلـــی دارد کـ مــهربـانـی اش بـه وسعـت یک اقــیـانــوس است !
بــد قـول نــیـست امـــا کـم مـیاورد و ســر قــولش نــمـی مـاند !
آهـــــــای رقیبه . . .
هــــوایش را داشــته باش
.
.
.
.
روی کفنم بنویسید : موریانه ها زهر مارتان ، این تن که میخورید پر از حسرتهای شیرین بود !
.
.
.
.
یـآدش بــخیـر
یـــک روز بــود کـه دلِ سنگـم
بـآ دیدنِ اسمـــَش رویِ گــوشی می لرزید . . .
.
.
.
.
خیلی تلخه احساس کنی مثل شمعی ، فقط وقتی برق نیست بیان سراغت و بعد با یه فوت ، خاموشت کنن . . .
.
.
.
.
پاییــز فصل عاشـقانه هاست
دل ام تابستان میـخواهد
آفــتابی و گــرم و داغ
از پاییز بیـزار ام
عاشقانه و دو نفره است لعنتی
بـرای من تنها پاییــز جز درد چیـزی نیست
از پاییز بیزار ام بیزار